بازی کامپیوتر

ساخت وبلاگ

امکانات وب

نیووشا_خوبواسه سر قبر تو دیگه مگه نگفتی میخوایبری.... _ننیووووشش ششاااا نیوشا_ججج جااا ااااااننن مم ممم خخ خوااهر _به خدا سرم داره منفجر میشه نیوشا خواهش میکنم اذیتم نکن . باشه دختر خوب.بیا بریم به مامان یه زنگ بزنیم . نیوشا _باشه اینو از اول میگفتیخواهرم. اما باید به عرضت برسونم که نمیتونیم با مادر تماس بگیریم چون خطایارتباطی قطع شدن .معلوم نیست تا کی درست میشن. _وای . چرا؟ حالا مامان دلش هزارراه میزه. نیوشا_نه دیگه دل مامانمون تا خواست از هزار راه عبور کنه .توسط پدربزرگوارمون متوقف شد . _ااا چرا چرت و پرت میگی ...یعنی چی؟ نیوشا_تو الاندچار خنگی مضمن شدی به من چرا گیر میدی .؟ دارم میگم سرهنگ با پایگاهمون توایران تماس گرفته... بابا هم خبر رسیدنمونو به مادر داده . نمیخواد نگران باشی.. فهمیدی حالا . ؟ با این حرفاش کمی اروم شدم دوباره رو تختم خوابیدم . چشماماز درد سر باز نمیشد . کم کم صداهای اطراف برام نا مفهوم شد و دیگه چیزی نفهمیدم .. درد ی تو دستم احساس کردم . بی رمق چشمامو باز کردم.روشنی اتاق چشممو زد . دوباره بستمشون که صدای بم و نااشنایی گفت _ستوان نادری... ناتاشانادری... اروم چشمامو باز کردم. با دیدن اون چشماعسلی دوباره قلبم به شدتتپید. اون اینجا چیکار میکرد . ؟ هر سمتی هم داشت حق ورود به خوابگاه زنا رونداشت. حتما دچار توهم شده بودم. _صدای منو میشنوی ستوان؟ نه انگارواقعی بود . _ناتاشا ؟ خواهرت برات بمیره...چشات که بازه پس چرا جواب نمیدی؟ یه چند تاازاون فحشای بد بد تو نثارمون کن بدونیم به هوشی... _ چی میگی مسخره ؟ چیشده؟ نیوشا_الهی . الهی که من دور اون نوک امپولتون بگردم که معجره میکنه ...الهی که خدا عمر با عزت به خودتو خانوادت بده سردار . ای که من دست اون پدر ومادرتونو ببوسم که هم فرستادنتون دکتری بخونید هم سر دار بشید ...میدونستم که باپارتی بازی این درجه رو نگرفتید . خدایا این نیوشا چی میگفت .. اعصابم داشتمیریخت به هم نیم خیز شده که بپرسم اینجا چه خبره ..چشمام سیاهی رفت . حس کردمزیر دستم خالی شد انگار داشتم از تخت می افتادم که کسی از پشت یقمو گرفت و کشیدعقب. .گلوم درد گرفت یقمو خیلی محکم کشیده بود تقریبا مثل این بود که از طنابدار اورده باشنم پایین . هنوزم یقعه لباسم تو دستش بودکه نیوشا گفت _سرداردکتر خیلی ببخشیدا . اول خیلی ممنون که نذاشتی خواهرم با مخ بیفته زمین...اما اگهدفعه بعد خواستی جلو افتادن کسی رو بگیری بهتره بازوشو یا کمرشو بگیری نه اینطورخرقه کشش کنی. گناه داره خواهرم ببین هنوز نفسش جا نیومده... سردار_خواهرتالان خوبه ورشدار ببر . الان چون در حال انجاموظیفه نیستیم میذارم راحت صحبت کنیداما اگه حین خدمت اینجوری بخوای حرف بزنید باید انتظار تنبیه بدتر از مال ژنرالباشید .
بازی کامپیوتر...
ما را در سایت بازی کامپیوتر دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : atabak englisiii18272 بازدید : 281 تاريخ : شنبه 28 ارديبهشت 1392 ساعت: 14:25